معماری لنج ها در نمای خانه های دشتیاری
خلیج گواتر نقطه پایانی نوار ساحلی جنوب و مقصد انتهای مسافران در سفر به جنوب شرق ایران است. از آنجا که گواتر با پاکستان هم مرز است در طبخ غذاها از ادویه های هندی و پاکستانی استفاده میشود و غذاها اغلب تند است این همجواری فقط به شباهت غذا و لباس و برخی فرهنگها خلاصه نمیشود و هنر و معماری مناطق مختلف جنوب شرق ایران نیز از این همسایگی بیتأثیر نمانده است. با زاهدانی ها همراه باشید با شکل جدید معماری در استان سیستان و بلوچستان آشنا شوید.
در سفر به چابهار و بخش دشتیاری در شرق چابهار معماری به شکل عجیبی نسبت به آنچه از معماری بلوچستان در ذهن داریم متفاوت میشود. همه ما تصاویری از معماری مساجد اهل سنت بلوچستان در ذهن داریم. مساجدی با دو یا چند مناره که رنگی بودن از ویژگیهای اصلی آنهاست.
معمولاً سطح وسیعی از دیوارها و مناره ها و به طور کلی نمای مسجد با رنگ های ملایم سفید زیتونی و آبی روشن شدن پوشیده شده و در برخی جاها نقاط قرمز نارنجی تند به چشم میخورد. اما نکته جالب که این پژوهش در پی آن است خانه های مجلل ای است که به شکل رنج در مناطق مختلف دشتیاری و به تعداد انبوه ساخته شده و روز به روز بر تعداد آنها افزوده می شود.
این پژوهش در پی بررسی عناصر بیرونی و ظاهری این خانهها و مردمشناسی آن است. چه چیز باعث شده چنین خانههایی در این مناطق خاکی با تک و توک درختان سبز و میوههای ریز مورد توجه برخی قرار بگیرد و صاحبان این خانهها چه کسانی هستند و با چه دیدگاهی اقدام به ساخت این خانه ها می کنند؟ آیا شباهت این خانهها به لنج های جنوبی یک شباهت اتفاقی است؟ شاید در این پژوهش نشود به همه پاسخها نزدیک شد اما شاید بتوان راهی برای پژوهش بیشتر و اصولی تر در این زمینه گشود.
معماری بلوچستان را شاید عدهای با خانههای کپری بشناسند و دیگر که بیشتر در بلوچستان سفر کردهاند بناهای خشتی و گلی و سرآمدان آنها یعنی بقعه امامزاده غلام رسول چابهار، مسجد جامع دزک، قلعه سب و کنت در روستاهای دِزّک، سب و کنت در نزدیکی سراوان و قلعه حیدرآباد خاش آن نیز در میان تجربه های خوب معماران بلوچ قرار بدهند. اما امروز شاید کمتر کسی سراغی از خانه های عجیب و غریب روستاهای بلوچستان و به خصوص دشتیاری داشته باشد.
خانههای زیادی که قدمت چندانی ندارند اما امکان دارد رنگ و لعاب و کوشان شما را در میان ریگزارهای حاشیه سواحل مجذوب خود نکند. از آن جمله خانهای که بیشتر تداعیکننده قلعه های والت دیزنی است. این خانه در شهر نگور شهری از توابع دشتیاری است که حتی بازار هم ندارد و مردم برای خرید به چابهار و نوبندیان میروند. این سیمای معماری جدید بلوچستان است.
در سفری کاری به مناطق مختلفی از دستیاری متوجه معماری خاص برخی از ساختمانها شدیم. این خانهها در مناطقی چون شهر نگور و روستاهای نوبندیان، کالبر، سماچ و شهرک کچ دیده میشد.
در ابتدا و در گفتوگو با برخی از ساکنان نوبندیان گفته شد اغلب صاحبان این خانهها ناخدا هستند اما نگارنده در مصاحبه تلفنی با برخی از آنها از جمله حاجی ناصر صدیقی متوجه شد که ایشان فقط دوست داشته خانهای به این شکل داشته باشد.
ناخدا نیست و پمپ بنزین دارد اما داییاش صاحب لنج است. بدین ترتیب و در صحبت با برخی از دیگر ساکنان نگور، نوبندیان و بریس معلوم شد خانوادههایی که اقدام به ساخت چنین خانههایی میکنند لزوماً ناخدا نیستند، اما از متمولان منطقه هستند که ارتباط زیادی با هند و پاکستان دارند و خودشان یا یکی از اعضای خانواده دارای لنج و یا ناخداست اما یک اصل قطعی برای صاحبان خانه ها نیست.
در جستجو برای فهم چگونگی و چرایی ساخت خانه های دشتیاری که شباهت زیادی به لنج های جنوبی دارد متوجه شدیم معماران و بناهای بیشتر این خانهها اهل پاکستان هستند و شباهت زیادی به رنگ آمیزی ظاهری این خانهها با مساجد بلوچستان که آن هم ریشه در معماری هندی دارد باعث شد در این پژوهش توجه ویژهای به معماری پاکستان داشته باشیم.
این خانهها قلع با رنگهای سفید، شکلاتی و اکر و آبی آسمانی رنگ شده و برای پوشش نمای آنها نیز سیمان را به کار گرفتهاند. در برخی ساختمانها به نظر میرسد از سیمان های رنگی و یا پودر رنگ در نما استفاده شده است.
آب و هوا، گرمای شدید، باران های موسمی و رطوبت از عوامل تاثیرگذار در معماری خانه های پاکستان است. این تدبیر دیوارهای ضخیم درون خانه را از تابش خورشید تابستان و گرمای شدید حفظ میکند. سطوح دیوارها با لایهای از سیمان پوشانده و با رنگهای روشن که انعکاس نور را افزایش میدهد رنگآمیزی میشود. این ویژگی ها به شکل جالبی اغلب در معماری خانه های دشتیاری رعایت شده است.
این خود برنامهریزی است که بدانی چطور آب و هوای سرزمینت را بدون هیچ هزینهای بهینه سازی کنی. بنابراین دقت شده که چطور از خورشید، باد و همینطور از روی بامها استفاده شود. بام تمام ساختمانها در پاکستان مسطح است و این به دلیل کاربرد بام است. بام مسطح یک فضای مضاعف ایجاد میکند. غذایی که مردم روی آن مینشینند، سبزیجات خشک میکنند، گفت و گو می کنند و حتی زن ها روی آن دعوا میکنند. حوادث عاشقانه و رمانتیک روی آن رخ میدهد. همسایه ها دوستش دارند و از بامی به بام دیگر می پرند. کل زندگی روی این بام های مسطح در هیات ها و زیر سایه بانها اتفاق میافتد. (برگرفته از مصاحبه با پرویز بندال معمار پاکستانی، ۲۰۱۲)
یکی از ویژگی های کیفی معماری پاکستان بهره از ارزشهای انسانی است که باعث استفاده از موادی می شود که ظاهر ساختمانها را پذیرا و راحت می سازند. جدا از بناهای بزرگ پادشاهی و بناهای یادبود که تلاش دارند و تفوق خود را القا کنند، در بناهای معمولی و متناسب با مقیاس انسانی این ارزش های بشری است که تعیین کننده فرم است. (وندال ۲۰۱۲)
منطقه دشتیاری بسیار گرم است و منابع کافی برای تهویه مطبوع در ساختمانهای معمولی وجود ندارد. اما ساختمانهایی که در این پژوهش به آنها پرداخته شده بسیار شبیه به چیزی است که وندال معمار پاکستانی درباره خانه های پاکستانی و پشت بامهایشان می گوید. همانطور که در تصویر دیده میشود وسیع است اما نکته قابل توجه اینکه روی پشت بام ها که جای خوبی برای بهره از بادهای موسمی است شباهت زیادی به عرشه لنج های چند طبقه مناطق جنوبی دارد.
در این خانه با ساختار چند طبقه از طبقه زیرین تا طبقه زبرین از اندازه طبقات و وسعت با آنها کاسته می شود، نقطه قابل توجه نمایی شبهمشبک است که به شکل یک چهارم دایره در بخشی از بام طبقه دوم دیده میشود. نما بیتردید شباهت نزدیکی به سکان در کشتیها و لنجها دارد.
در تزیین سقف این خانهها نیز از نقوشی شبیه هشت پا که با همین نام در سوزن دوزی منطقه دشتیاری شناخته شده و کاربرد زیادی دارد، استفاده شده است. نمای این خانه ها با رنگ سفید تا تونالیتههای آبی و قهوه ای، شنجرف و اخرا نقاشی شده که نظیر آن را در رنگ آمیزی های لنج ها به وضوح میتوان مشاهده کرد.
همانطور که گفته شد تمامی خانه های شبه لنج و مساجد منطقه دشتیاری که از فرمهای پیچیدهتری نسبت به خانه عمومی مردم منطقه بر خوردارند توسط معماران سنتی پاکستانی ساخته میشوند. در منطقه دشتیاری به این معماران بنا می گویند.
به زعم نگارنده موضوعی که در مرحله بعدی درباره چرایی ساخت این خانه ها در منطقه دشتیاری مورد توجه قرار می گیرد این است که به جز ارزان و در دسترس بودن معمار اهل پاکستان و مصالح چه دلیل دیگری باعث اقبال روز افزون مردم منطقه به این خانهها شده است؟
فرهنگ بومی و ناخودآگاه جمعی به خصوص در مناطق کمتر تغییر یافته که بلوچستان ایران نیز از آن دست است، تاثیر بسیاری در هنر و معماری و سبک زندگی مردم دارد. معماری به مثابه هنری تصویری هر نماد و نشانه ای که ممکن است از اعصار دور در پس ذهن افراد هک شده باشد را می تواند به کار گیرد تا در اثری یکپارچه درجش کند.
شرایط محیطی و زیستی بشر طی سالیان متمادی همانند تغییرات جسمی، سبب ایجاد تغییراتی در رفتار و ادراک انسان ها در راستای سازگاری بیشتر آنها با محیط پیرامونشان شده است. به نظر میرسد همریشگی های کهن زیستی مردم بلوچستان و شبه قاره هند که تاکنون در ذائقه خوراکی، نوع پوشش و فرهنگ زیستی خود را نشان داده در آینده به شکل همه جانبه تر و انبوه تری خواهان حضور در زندگی مردم منطقه است و معماری یکی دیگر از تجلیات آن است که در ابتدا در مساجد و بلوچستان و امروزه در خانههای عموم مردم در حال گسترش است.
به نظر میرسد مراودات بسیار با کشور پاکستان و به طور کلی ارزان بودن معماری و ساخت و ساز و دیگر چیزها در پاکستان باعث شده عدهای از متمولان ساکن در روستاهای دشتیاری فرم جدیدی از ساختمان سازی را به عنوان معماری امروز در منطقه رواج دهند.
معماری این ساختمان ها که نما و ساختار ظاهری آنها از جمله معماری این ساختمان ها که نما و ساختار ظاهری آنها از جمله بامها، ستونها و حتی به کارگیری سکان از معماری لنج ها تاثیر گرفته است به شدت همهگیر شده و بخصوص کسانی که ارتباطی با لنج ندارند بیشتر به داشتن این خانهها تمایل نشان میدهند.
معماران و بناهای این خانهها اهل پاکستان هستند و به نظر میرسد در برخی از موارد خودشان پیشنهاد دهنده این نوع معماری به صاحبان منازل هستند.
ریشه این نوع ساختمان سازی هندی است و ظاهراً در مناطق ساحلی اقیانوس هند بسیار رایج است. گذشته از نیک و بد این فرم معماری به نظر میرسد فضای بیرنگ روستاهای حاشیه کوه های مریخی چابهار و سواحل دریای عمان در بخش دشتیاری به جز لباس زنان و خوراکی های رنگارنگ و مساجد رنگی به خانه های مجلل رنگی نیز مزین شده است.
نویسنده و عکاس: کلثوم بزی
منبع: مجله معمار