آشنایی با کوه خواجه سیستان و بلوچستان نگینی در میان دریاچه هامون
مجموعه باستانی کوه خواجه در سیستان که در هنگام پر آبی دریاچه هامون به صورت جزیرهای در میان آنان در می آید دارای آثار باستانی پیش از تاریخ تا دوران اسلامی است. بناهای موجود در کوه خواجه از دوران اشکانی ساسانی و اسلامی هستند کهن دژ (قلعه کافرون) کوه خواجه از مهمترین بناهای دوره اشکانی و ساسانی در ایران باستان است عناصر معماری و تزئینات این بنا (نقاشیهای ها، گچ بری ها و نقوش برجسته گلین) از شاخص ترین عناصر و تزئینات در دوران اشکانی و ساسانی هستند. به جز این بنا در مجموعه کوه خواجه آثاری از دوران پارینهسنگی، اشکانی، ساسانی و اسلامی وجود دارد که اهمیت این مجموعه را دو چندان میکند. با زاهدانی ها همراه باشید تا بیشتر در مورد این بنای ارزشمند تاریخی و باستانی بدانید.
کوه خواجه یکی از مهمترین مکانهای باستانی در شرق ایران است این کوه که در ۳۰ کیلومتری جنوب غربی شهرستان زابل در استان سیستان و بلوچستان در کنار دریاچه هامون واقع شده است در دوره های مختلف در بین پیروان ادیان مختلف دارای تقدس خاصی بوده است.
در ابتدا لازم است به صورت مختصر به علت حادثه این کوه در میان زرتشتیان مسیحیان و مسلمانان اشاره شود.
کوه اوشی دام، اوشی غم یا اوشی دم، اوشی پارما و یا آوش داشتار متون پهلوی همان کوه خواجه است. بر اساس پژوهشهای هرتسفلد، اوشیدا نشات گرفته از اوش به معنای روح باطنی یا هوش و یا عقل است که در زبان های هند و اروپایی، منسوب به گوش است و ممکن است به معنی کوه سحرگاهی یا کوه باطنی باشد که تقریباً برابر با کوه وحی است. این کوه یکی از ۲۲۴۴ کوهی است که در یسنا از آن نام برده شده است و جنبه مقدسی پیدا کرده است. زیرا سوشیانا (سوشیانس) که در آیین مزدیسنا حکم ناجی را دارد از آنجا ظهور پیدا میکند و به عبارتی جشن های نوروز کوه خواجه که هرتسفلد به آن اشاره دارد، شاید ریشه در زمان های کهنی داشته باشد که زرتشتیان در انتظار سوشیانس در در اطراف این کوه جمع شده اند.
تاریخچه مختصر از مطالعات بررسیها و کاوشهای باستانشناسی کوه خواجه
اولین گام جدی درباره شناسایی این اثر توسط باستان شناس مجاری الاصل انگلیسی یعنی اورل اشتاین در سال ۱۹۱۵ میلادی برداشته شد. دومین کار مهم توسط محقق و باستان شناسان آلمانی “ارنست هرتسفلد” انجام شد. هرتسفلد گزارش اولیه مطالعات کوه خواجه را در سال ۱۹۳۲ میلادی در کتاب سکستان چاپ کرد. اما نتیجه نهایی کار وی در کوه خواجه در سال ۱۹۴۱ میلادی در کتاب ایران در شرق باستان منتشر شد. او نقاشی های دیواری کشف شده در کهن دژ را پاکسازی کرد و از دیوار را پایین آورد و با خود از ایران به برلین منتقل کرد.
سومین کار علمی توسط یک هیئت ایتالیایی در سال ۱۹۶۱ میلادی صورت گرفت. نتایج کار این هیئت ای در کتابی به نام کوه خواجه توسط جیورحیو گولینی منتشر شد.
کاوشهای هیئت ایرانی چهارمین تلاش در جهت شناسایی این اثر تاریخی به شمار می رود که توسط محمود موسوی در سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۲ انجام پذیرفت. مطالعات و اقدامات حفاظتی هم توسط یک گروه ایتالیایی در سال ۱۹۷۴ به سرپرستی لوکاماریانی و دومنیکو فاسنا در این محوطه انجام گردید. خانم ترودی کاوامی تحقیقاتی روی نقاشیهای کوه حاج انجام داد. در سال ۱۳۷۶ سید منصور سید سجادی در راهرو جمعه آتشکده و چسبیده به برج سنگی حصار غربی کهن دژ بقایای یک نقاشی دیواری را پیدا کرد که به شدت فرسوده شده بود و چهره مردی را نشان می داد. در سال ۱۳۸۸ هیئت باستان شناسی به سرپرستی کوروش محمدخانی از پژوهشکده باستان شناسی کشور به بررسی کل محوطه کوه خواجه پرداخت. در طی این پژوهش علاوه بر بررسی ساختارهای اشکانی، ساسانی و اسلامی محوطه، ۷ محوطه روباز مربوط به دوره پارینه سنگی در کوه خواجه کشف گردید که دارای اهمیت بسیار زیادی در گاهنگاری مطالعات باستان شناسی است. علاوه بر آن کشف اشیاء و ظروف سفالین سالم و یک سکه ساسانی در کهن دژ کوه خواجه از دستاوردهای این بررسی بود.
کهن دژ (قلعه کافرون) در کوه خواجه:
مجموعه عظیم معماری و آثار باقیمانده کوه خواجه در دامنه جنوبی و سراشیبی این کوه واقع شده است. شاخص ترین بنا از مجموعه بناهای کوه خواجه کهن دژ بوده که به نامهای مختلفی از جمله قلعه رستم، قلعه کافرون، قلعه سام و … نیز شناخته میشود. کهن دژ کوه خواجه که از آن به عنوان تختجمشید گلی میتوان یاد نمود که دیوارهای آن همه از چین و تودههای گلی ساخته شده و آجر در آن به کار نرفته است .دیوار حصار و دفاعی شهر از پایین کوه آغاز میشود و تا بالای آن می رسد در نیمه های راه ساختمان کاج و آتشکده قرار گرفته است که در داخل دیوار دیگری محصور شده اند. پایین دیوارها به سبب ریزش آوار و تخریب تدریجی از خاک و تودههای گلی انباشته شده است و قسمت بالای آن نیز در اثر دخالت عوامل طبیعی چون باد و باران، گرد و استوانه ای و در برخی نقاط نازک شده است.
کُک کهزاد:
این بنا جنوب شرقی کوه و مشرف بر قلعه اصلی کهن دژ ساخته شده است. این بنا پس از قلعه اصلی قدیمی ترین بنای موجود در روی کوه خواجه است که احتمالاً جهت حفاظت و نگهبانی از آن بر فراز کوه و مشرف بر دشت اطراف آن ساخته شده است. فرم معماری و نحوه استفاده از مصالح و تکنیکهای اجرایی به کار رفته در اجرای سازه ها نشان از معماری دوره ساسانی دارد. سیاحان و محققین مختلف ایرانی و خارجی از این بنا دیدن نموده اند آنها را در مورد تاریخ آن هم نظر هستند.
قلعه چهل دختران:
بنای قلعه چهل دختران در غرب کهندژ کوه آجر قرار گرفته و در جنوبی ترین بخش از سطح کوه خواجه قرار دارد. این بنا در بخشی از سطح کوه ساخته شده که به نسبت از سایر نقاط پیش آمده تر بوده و به خاطر دره ای که در غرب آن قرار دارد (دره سوخته) به شکل دماغه ای دیده میشود. با اندکی جستجو در اطراف بنا می توان تشخیص داد که این بنا قبل از دوره های اسلامی مورد استفاده ساکنان محل بوده و به عنوان دژ نگهبانی و دیدهبانی از آن استفاده می شده و تا قرون اولیه اسلامی نیز همچنان مورد استفاده بوده و پس از آن متروک شده است. با توجه به نوع تکنیک های مورد استفاده در ساخت بنا و نحوه استفاده از مصالح در ساخت عناصر آن، زمان ساخت آن به دوره ساسانیان باز میگردد.
آرامگاه خواجه غلطان:
این بنا بر بلندای کوه خواجه و در سمت شرقی سطح کوه خواجه واقع شده است. این زیارتگاه نظر مردم سیستان مقدس ترین زیارتگاه منطقه محسوب میشود از این بنا هیچ کتیبه ای باقی نمانده است و در متون تاریخی تنها موردی که از این زیارتگاه یاد شده است در کتاب احیا الملوک ملکشاه سیستانی است که آن را مقبره برادر دانیال نبی میداند.
اما در حال حاضر نوشته ای در داخل مقبره نصب است که آرامگاه را متعلق به (خواجه مهدی فرزند خادمی، فرزند علی، فرزند ابراهیم جعفر، فرزند تقی، فرزند محمد حنیف)ه معرفی میکند که در سال ۲۲۲ هجری از طرف حاکمی که به عنوان نماینده امین (خلیفه عباسی) در مدائن حکومت می کرد، تغییر و متواری گردید و در سن ۶۶ سالگی با کاروانی که از طرف کرمان به سیستان عازم بوده اند در نزدیکی کوه سیستان به دست سارقین سمرقند شهید شد و توسط مردم محلی در بالای کوه خواجه دفن شد. این بنا به نام زیارتگاه خواجه غلطان نیز معروف است. چنین گفته میشود که افراد حاجت مند در مقابل مقبره دراز کشیده و در صورت برآورده شدن حاجت شخص، از خود بیخود شده و می غلطیدند.
مقبره آسیابان:
این بنا در بخش غربی آرامگاه کوه خواجه در فاصله تقریبی ۱۲۰ متری از آن در سطح شمالی کوه واقع شده است. با توجه به فرم معماری و مصالح به کار رفته در این بنا و دقت در اجرای سازه ها و عناصر معماری آن دوره تاریخی ساخت آن متعلق به اواخر دوره صفویه است. این ساختمان یک بنای آرامگاهی بوده و متعلق به آسیابانیست که در منطقه دارای ارجمندی بوده است.
زیارتگاه پیر گندم بریان:
این بنا در جنوب شرقی کوه خواجه و در فاصله حدود ۲۰۰ متری شمال کک کهزاد قرار دارد. بنا بر گفته ها و نوشته های گذشته این بنا اولین بناهای دوره اسلامی کوه خواجه بوده و مورد احترام مردم آن منطقه است امروزه به خصوص در ایام نوروز افراد بسیاری مقداری گندم خام یا بریان شده را به صورت نذورات بر کف بنا می ریزند تا مورد استفاده پرندگان قرار گیرند به امید آنکه محصول سال آینده آنها بیشتر شود
خانه شیطان:
این بنا در قسمت شرقی سطح کوه و بین بناهای آرامگاه خواجه و پیر گندم بریان قرار دارد. فاصله تقریبی آن از آرامگاه پیر گندم بریان ۴۰۰ متر و فاصله تقریبی آن از آرامگاه خواجه در حدود ۵۰۰ متر به سمت جنوب است. با توجه به شیوه معماری و نوع مصالح و نحوه استفاده از آنها میتوان گفت این بنا متعلق به دوره صفویه است.
محوطه های پارینه سنگی کوه خواجه:
به موجب آثار منتشر شده و بقایای دوره زیرین پاره سنگی جدید در چند منطقه ایران شناسایی شدهاند. این محوطه ها عبارتند از: گاکیاه در کرمانشاه، کشف رود، در بستر باستانی کشف رود در خراسان نزدیک روستای بغبغو، لادیز، در منطقه لادیز بلوچستان در حدود ۶۵ کیلومتری جنوب زاهدان در مثلث زاهدان، خاش میرجاوه (نزدیک مرز ایران پاکستان)، مثلث تبریز میانه مراغه، در منطقه واقع در مثلث میانه تبریز مراغه، گنج پر، لایه تحتانی تپه جلالیه در دوره کلورز گیلان. در بررسیهای باستانشناسی سال ۱۳۸۸ به سرپرستی کوروش محمدخانی در مجموعه کوه خواجه ۷ محوطه مربوط به این دوره در این کوه کشف کردید.
این ۷ محوطه که به صورت رو باز بر روی سطح کوه پراکنده شدهاند دارای ابزاری از دوره زیرین پارینه سنگی جدید هستند. با کشف این محوطهها در کوه خواجه فصل مهمی در مطالعات این دوره در شرق آسیا آغاز می گردد.
منبع: مجله کاو