دره نگاران ناهوک سراوان، بزرگترین نگارخانه سنگ نوشته ایران
اینجا بزرگترین نگارخانه سنگ نوشته ایران است. اینجا نگاران سیستان و بلوچستان و این نقوشی می بینید به این زیبایی و ظرافت روی سنگ حک شده است از ده هزار سال پیش تا امروز برای ما به یادگار مانده است. نقوش نگاران اولین راه ارتباطی انسان ها با همدیگر بوده است. یعنی آن موقع که نه عددی بوده، نه حروف الفبایی ونه زبان های مختلف، انسان ها برای ثبت وقایع روزانه خود و ارتباط پیدا کردن با همدیگر سعی می کردند آنها را در قالب شکل نمایش بدهند. بلوچستان ۱۰ هزار سال است که این کتیبه ها را در سینه خودش جا داده است و آنها را برای ما به یادگار گذاشته است. با زاهدانی ها همراه باشید تا با سنگ نگاره های ماقبل تاریخ دره نگاران بیشتر آشنا شوید.
آدرس دره نگاران سراوان در استان سیستان و بلوچستان
در حدود ۳۶ کیلومتری شمال غربی روستای ناهوک و حدود ۷۰ کیلومتری شهر سراوان در انتهای دشت ناهوک در میان دره ای پر آب و باصفا مجموعه ای کم نظیر از نقش و نگار کنده روی سینه سنگها و صخرهها به چشم میخورد که شاید از نظر تعداد و تراکم نقوش در یک محدوده کوچک (بیش از هزاران نقش) بتوان آن را بزرگترین مجموعه شناخته شده سنگنگاره ایران معرفی کرد.
نقوش دره نگاران را می توان در سه دوره قدیم و میانه و جدید مطالعه کرد. این نقوش بیشتر نقشهای انسانی و حیوانی هستند. کهنترین نقوش آن متعلق به هزاره های چهارم تا هشتم قبل از میلاد ولی عمده نقوش متعلق به دوره میانه، یعنی ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد است.
از مهمترین نقوش میتوان نقوش انسانی به دو صورت با لباس یا بدون لباس و نقوش حیوانی همانند اسب، خر وحشی، مار، گاو کوهاندار، شتر دوکوهانه، سگ، گرگ، روباه، گاومیش، یوزپلنگ و پلنگ و غیره را نام برد.
وجود رودخانه های کوچک و بزرگ در میان دره های کوهها آبشخوری مناسب برای حیوانات و به همین نسبت به شکارگاهی مناسب برای شکارچیان در روزگار باستان بوده است. سطوح نسبتاً صاف و هموار صخره کوهها محل مناسبی برای ترسیم و ثبت وقایع روزمره عصر پیش از تاریخ بوده است. انسان شکارگر در تداوم سنت نگارگری و نقاشی دهها هزار ساله غارها طبیعت وحشی پیرامون خود را ترسیم کرده است. تداوم این تفکر و سنت شکار را در حال حاضر میتوان در جوامع ابتدایی نقاط دورافتاده دنیا مشاهده کرد.
با این که نقوش بلوچستان شباهت های بسیاری با نقوش دیگر مناطق ایران دارد مقایسه آنها با مشابه همسایه شرقی یعنی دره سند (که امروزه برخی از مردم منطقه خود را به این فرهنگ نزدیکتر می دانند) نیز جالب توجه خواهد بود. در مقایسه با نقوش شکار در دره سند نیز به شباهت ها و تفاوت های جالب می رسیم. نقوش حیوانی همچون آنچه در نگاران میبینیم در اندازه های کوچک (به طول ۱۵ الی ۲۰ سانتیمتر) حکاکی شده اند اما نقوش انسانی دره سند برخلاف نگاران در اندازه های طبیعی کار شده است. نقش پنجه دست نیز در هر دو مکان و در بیشتر صحنهها اندازه طبیعی خود را دارد.
فراوانی نقوش حیوانی بیش از باقی نقوش است. نقش بز کوهی، اسب، خر وحشی، شتر، گاو، حیوانی شبیه مورچه خوار با خرطوم بلند، گربه سانان و سگ سانان و مار از جمله نقوش حیوانی در سنگ نگاره های سراوان است که در این میان نقش بز بیشترین تعداد را به خود اختصاص داده که می تواند ناشی از احترام و اهمیت بز در ایران باشد.
طبقه بندی حیوانات در هر جامعه بر معیارهای گوناگونی استوار است، اما برای ایرانیان باستان ملاک اصلی خوب یا بد بودن آنهاست.
در مورد جانوران باور دارند که حیوانات موذی توسط اهریمن آفریده شده اند و انسان مکلف به نابودی شان است. حیوانات مخلوق اهورامزدا مقدس و مفیدند، حیوانات مفید برای انسان و خدمت به او آفریده شده اند و از همین رو قوانین گوناگون برای حمایت از آنها وضع شده است.
نقوش انسانی به همان نسبتی که باید بین صید و صیاد وجود داشته باشد نسبت به جانوران کمتر است. انسان ها در نقوش نگاران به صورت پیاده و سواره و کمانداران در حال شکار برهنه و پوشیده قابل تشخیص هستند. به طور خاص در دره نگاران تصویری از انسان بالدار که نمونه آن در نقوش سایر نقاط ایران و جهان دیده دیده شده و نقشی که به صورت منفرد و بر صخره ای دورتر کنده شده و به نظر میآید نمایش زایمان باشد دیده شده است. برخی تصویر مزبور را مردی با اندام نرینگی توصیف کردهاند.
نقشی که با نام انسان بالدار از آن یاد میشود به نظر برخی محققان (ناصری فرد) شبیه انسان های فرازمینی با کلاهخود و لباس سر اندرپا معرفی شده است. به نظر ایشان هنرمند با نقطه چین مسیر فرود او را به زمین مشخص کرده است و شگفت آنکه شبیه آن در پرو هم کشف شده است. انسان بالدار یا شبه عقاب و یا عقاب چهره ممکن است از دید دیگر خود پرنده باشد و یا همچون نمونه های آفریقایی اش، شمنی در لباس توتم قبیله بوده باشد. هرچند نقش عقاب و به طور کلی پرنده در نقوش نگاران بسیار نادر است.
برخلاف محور جانوران نقوش گیاهان در این حکاکی ها بسیار اندک است. گویا ترین تصاویر گیاهی در نقوش پیر گوران دیده شده است. این نقوش که به صورت نقاشی و با اکسیدهای فلزی نقش شدهاند مربوط به دوران تاریخی بوده و همانطور که اشاره شد مردم منطقه آنها را به پیروان زرتشت نسبت میدهند.
این نوشته کنار رودخانه بر تخته سنگ بزرگ یک تکه ای نقاشی شده اند و نیزه ای سه شاخه که در اساطیر یونان نماد پوسیدون خدای دریاهاست نیز در این نقاشی ها دیده می شود. شاید نبود و کمبود گیاهان در طبیعت منطقه بلوچستان دلیل کمبود حضورشان در میان نوقش بوده است.
در فنجان نماهای نگاران گودی های ایجاد شده از عمق و تا جایی که بعد از گذشت زمان طولانی آثار به جا مانده از آنها گاهی به سختی قابل مشاهده اند. این گروه فنجان نماها در تعداد و ردیف های مختلف ایجاد شده اند. کمترین تعداد آنها سه فنجان نمای متوالی در یک ردیف پشت سر هم است که بیانگر دو شاخصه از جهات چهارگانه است.
به درستی سنگ نگاره ها حتی بیشتر از ابزارهای سنگی و استخوانی گذشته آدمیان را برای ما بازگو میکنند. این عکس های ماقبل تاریخ آدمیان را با ابزارهایش هیئت و شمایل و ژستهایش، شکار ها و شکارگاه هایش با هم نشان میدهد. در این سنگ نگاره ها نیز ابزار و ابزار ساز و شیوه استفاده از ابزار باهم نموده شده اند.
در سنگ نگاره های ناهوک از ابزارهایی که آشکارا دیده می شود میتوان به تیر کمان، نیزه، کمند، شمشیر و چیزهایی شبیه گرز و چماق اشاره کرد. بر اساس دادههای باستان شناسی همه گروه های دیرینه سنگی جدید وسایل مکانیکی ساده ای از قبیل کمان و نیزه اختراع کردند. شاید کمان نخستین دستگاه مکانیکی باشد که فکر انسان به وجود آورده است در حقیقت نیروی محرکه کمان همان انرژی عضلانی است که به هنگام کمان کششی به تدریج در پیچ و تاب خم کمان انباشته شده و به یکباره با فشار تیرها را رها می سازد.
کمان سلاحی ظریف و نیرومند است که در نهایت اعتبار، سایه تسلط خود را بر اثر سلاح های بی صدا گسترده، دوران سلاحهای آتشین را پشت سر گذاشته و همچنین به حیات خود ادامه میدهد. کمان به شکارچی امکان می دهد از فاصله دور به حیوان بسیار نیرومندتر از خود حمله کند و بدین ترتیب از مخاطرات یک برخورد رودررو بپرهیزد. بسیاری این اختراع را پایان دوران توحش بشر میدانند. در بسیاری از نقوش نیز پیاده ها و سوارانی دیده می شوند که با شمشیر هایی در دست به شکار حمله می برند.
مقایسه تطبیقی برخی از نقوش سراوان با نقوش سایر نواحی نشان میدهد نقوش این منطقه بیشتر به شکل حکاکی و با استفاده از ابزارهای نوک تیز و مشتهسنگ ها ایجاد شده است. البته رسوبی و نرم بودن سنگ های این رشته کوهها نیز باعث شده ایجاد خراش با سنگ به راحتی صورت گیرد. هرچند این احتمال وجود دارد که تصاویر همه در یک دوره معین و همزمان توسط فرد یا افرادی که در این کار نسبت به بقیه مهارت بیشتری داشتهاند انجام شده است. این مورد می تواند یک دست بودن فنون به کار رفته و حتی سبک های مورد نظر را با اندازه قابل توجهی تحت تأثیر قرار دهد و کار مطالعه را حساستر نماید ( رفیعی فر ۱۳۸۱، ۶۱)
به نظر انسان پارینه سنگی میان تصویر واقعی تمایز خاصی دیده نمی شود به نحوی که با خلق تصویر جانور تلاش میشد که آن را بگیرد. به عبارتی با رسم آن تصویر مطمئن شدند که روح جانور را کشته اند و تصویر، تصویر مرده است و در شکار بعدی امکان کشیدن تصویری دیگر روی آن وجود دارد. همانطور که در تصاویر دو قاره لاسکو و آلتامیرا میتوان گفت که هدف آفریدن بوده است، با نیت افزایش ذخیره شکار. (آناتی، ۱۳۸۳، ۱۱۱)
زنان ناهوک، هاون های سنگی خود را از بستر رودخانه ماشکید میجویند و با همان آیین مندی گذشته، با ساییدن سبزیجات و ادویه های عجیب و خوش طعم غذا طبخ میکنند و مردان هنوز سر در پی گله ها و شکار پلنگ در کوهستانها سرگردانند. به نظر کمبل سنت های عرفانی به رغم تفاوت هایی که با یکدیگر دارند، در فراخواندن ما به آگاهی عمیق تری که نفس عمل زیستن است هم نوایی دارند. (کمبل، ۱۳۸۳، ۱۲-۱۳)
سنگنگارههای نگاران با توجه به تنوع و فراوانی در نقوش آنها ضمن این که نشانگر شکار گرانی هنرمند است سبک زندگی آن مردم و فروش آن را نیز به روشنی نشان میدهد. این سنگ نگاره ها، در زمانهای مختلف و در کنار هم ایجاد شده اند. تاثیر محیط طبیعی و معیشت بر پیدایی و چگونگی تکامل آشکار است و حیواناتی که در سنگ نگاره ها به تصویر کشیده شده اند قابل مقایسه با گونه های بومی و وحشی شناخته شده در بلوچستان است.
انسان بدوی منطقه ضمن تعیین قلمرو شکار خود با این اشکال خواسته قدرت خود را نیز به نمایش بگذارد و آنچه را در محیط خود دیده نقش کرده و این نقش تأثیر مستقیمی بر معیشتش داشته است. انگار همان دلیل قدیمی و جادویی که نقاشی حیوانات باعث ازدیاد شکار می شده در اینجا نیز صادق است. در دنیای پارینه سنگی انسان، خوراک، شکار و آنچه تامین نیازهای اولیه زنده ماندن بوده است را ارجح بر هر نیازی شناخته و هر آنچه این نیاز را برآورده ساخته، دارای اهمیتی در حد تقدیس شده است.
هنوز هم نگهداری حیوانات اهلی و به خصوص بز در زندگی مردم منطقه اهمیت بسیاری دارد. از زنان سالخورده مستمند و تنها گرفته تا کارمندان بخش های دولتی در منازل خود به نگهداری بز مشغول هستند و آن را برکت خانه و مونس تنهایی خود میدانند. کمک و همکاری و مهمان نوازی که در صحنه های شکار دسته جمعی دیده میشود در زندگی امروز این اقوام به درستی قابل رویت است.
شغل فعلی بیشتر ایشان شکار است و این نشانگر تداوم آیین شکار در میان این اقوام است گویا تنها ابزار شکار تغییر شکل داده و رفتار و آیین به قوت خود باقی است. با توجه به اینکه اغلب چوپان ها در منطقه زنان و کودکان هستند و گویا این رسمی دیرینه بوده و از آنجا که نقوش بیشتر نمایش قدرت مردانگی است، به طوری که حتی در بسیاری از نقوش انسانی و حیوانی اندام نرینگی نقش شده، فرض اینکه چوپان هایی از سر تفنن مبادرت به کندن این نقوش کرده باشند درست به نظر نمی رسد.
منبع: مجله معمار
نویسنده: کلثوم بزی
سلام. خانوم بزمی عزیز من این مطلب شما رو لازم داشتم. امکان داره لطفا نسخه کاملش رو برام بفرستید؟ ممنون میشم.